مردمشناسان اعتقاد دارند، انسان نه از روی شرم، بلکه بیشتر از روی عقل برای حفظ آلت تناسلی اش از گزندِ نور آفتاب و سرما و باد و بوران، نخستین زیرجامه را از برگ و پوست درختان و پوست حیوانات برای خود فراهم آورد.
با پیدایش تمدن، وقتی انسان از پارچه، جامهای برای خود فراهم آورد، آنچه که زیرِ آن جامه میپوشید به زیرجامه در معنای مورد نظر ما بدل گشت. در تمدن مصر، کاهنان و شاهزادگان و اشرافزادگان و فراعنه دو پیشبند نخی روی هم میپوشیدند تا خود را از دیگران متمایز کنند. پیشبند نخی که به تن نزدیک بود، ساده بود اما پیشبند دوم که روی این پیشبند ساده تن میکردند نقش و نگار داشت. زنان درباری مصری هم سینه و عورتشان را با پارچه میپوشاندند. و به لباس اهمیت میدادند و تلاش میکردند با لباسهای آراسته و پیرایهدار خود را ممتاز جلوه دهند.
زنان یونانی به رخت زیر و بخصوص به سینهبند علاقۀ زیادی داشتند. زن یونانی با پارچه یا چرم پستانهایش را میپوشاند. این سینهبند که آن را استروفیوم (Strophium) میخواندند نخی داشت که زیر سینه گره میزدند تا پستان برجستهتر و زیباتر به نظر آید.
زنان در ایران باستان هم مانند زنان یونانی پستانهایشان را با پارچه میپوشاندند و با نخ گره میزدند تا پستانهایشان برجستهتر و زیباتر جلوه کند و به یک معنا به زیبایی کمال مطلوب نزدیکتر شوند.